گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه (هم خانه دنیاي خود را آباد کن و هم به فکر آبادي خانه آخرت باش)
اشاره



وَ ابْتَغِ فیما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا
یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ و در آن چه خدا به تو داده، سراي آخرت را جستجو کن و بهرهات را از دنیا فراموش منما و همانگونه که خدا به
تو نیکی کرده است، نیکی کن و هرگز در زمین فساد منما که خدا مفسدان را دوست ندارد. ( 77 / قصص)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره به این نکته است که مال و ثروت برخلاف پندار بعضی از کج اندیشان چیز بدي نیست، مهم آن است که ببینیم در چه
شود، چه چیزي از آن بهتر است؟ اگر وسیلهاي براي غرور و غفلت و « اِبْتِغاء دار آخرت » مسیري به کار میافتد و اگر به وسیله آن
ظلم و تجاوز و هوسرانی و هوسبازي گردد، چه چیزي از آن بدتر؟ و این همان منطقی است که در جمله معروف امیر مؤمنان علی
مَنْ اَبْ َ ص رَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اَبْ َ ص رَ اِلَیْها اَعْمَتْهُ: کسی که به دنیا به عنوان یک وسیله بنگرد، » : درباره دنیا به روشنی از آن یاد شده است
1) تفسیر دیگري براي این جمله در ).« چشمش را بینا میکند، و کسی که به عنوان یک هدف نگاه کند، نابینایش خواهد کرد
صفحه 190 از 369
روایات اسلامی و سخنان مفسران دیده میشود که با تفسیر فوق قابل جمع است و ممکن است هر دو معنی مراد باشد (چون
از امیرمؤمنان علی در تفسیر جمله فوق از آیه « معانی الاخبار » استعمال لفظ در اکثر از معنی واحد، جایز است) و آن این که؛ در
وَ لا تَنْسَ صِ حَّتَکَ وَ قُدْرَتَکَ وَ فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ اَنْ تَطْلُبَ بِهَا الاْخِرَةَ: تندرستی و قوت و » : مورد بحث چنین آمده
2) طبق این تفسیر، جمله فوق ).« فراغت و جوانی و نشاطت را فراموش مکن و به وسیله این (پنج نعمت بزرگ) آخرت را بطلب
نهج » - هشداري است به همه انسانها که فرصتها و سرمایهها را از دست ندهند که فرصت چون ابر درگذر است. ***** 1
گاه .« وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ » : جلد 4، صفحه 139 . (صفحه 301 ) سومین اندرز این که ،« نور الثقلین » -2 . خطبه 82 ،« البلاغه
خداوند مواهب عظیمی به انسان میدهد که در زندگی شخصیش نیاز به همه آنها ندارد، عقل توانایی میدهد که نه فقط براي
اداره یک فرد، بلکه براي اداره یک کشور کارساز است، علمی میدهد که نه یک انسان، بلکه یک جامعه میتواند از آن استفاده
کند، اموال و ثروتی میدهد که در خور برنامههاي عظیم اجتماعی است. این گونه مواهب الهی مفهوم ضمنیش این است که همه
آن به تو تعلق ندارد، بلکه تو وکیل پروردگار در منتقل ساختن آن به دیگران هستی، خدا این موهبت را به تو داده که با دست تو
به « افساد » و « فساد » نکند این امکانات مادي تو را بفریبد و آن را در راه » ؛ بندگانش را اداره کند. بالاخره چهارمین اندرز اینکه
وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ). ) « کارگیري
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
وَ ابْتَغِ فیما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ در آنچه خدا به تو ارزانی داشته است، سراي جاودانه آخرت را جستجو کن و این ثروت و نعمت
را در راه خدا پسندانه و ساختن آن جهان هزینه و انفاق نما؛ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا و بهره خویش از زندگی دنیا را نیز از یاد
مبر! به باور بیشتر مفسران منظور این است که کار شایسته و خداپسندانه براي ساختن سراي واپسین را در زندگی این جهان از یاد
مبر، چرا که بهره انسان از این سرا همین است که براي سراي آخرت بکوشد و پساندازي بفرستد. لا تَنْسَ صِ حَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ
فَراغَکَ وَ شَبابَکَ وَ نَشاطَکَ وَ غِناكَ أَنْ تَطْلُبَ بِهَا الاْخِرَةَ.( 1) هان اي انسان! تندرستی، توانایی، فرصتهاي زندگی، جوانی، نشاط
و جوشش و ثروت و بینیازي خویشتن را از یاد مبر و با این نعمتهاي ششگانه در راه ***** 1. مَعانِی الأخبار، ص 325 ؛ اَمالی
336 . (صفحه 302 ) ساختن سراي ماندگار آخرت به جهاد و تلاشی خستگیناپذیر بپرداز. برخی بر آنند که ، صَ دُوق، ص 299
قارون با آن ثروت هنگفت و بیحساب خویش، فردي سخت و بخیل بود، از این رو به او دستور رسید که از آنچه خدا روزي تو
ساخته است بهرهور گرد و بخور و بیاشام، چرا که بهرهوري عادلانه و بدور از اسرافکاري را خدا روا ساخته است. امّا به باور پارهاي
این فراز از آیه شریفه سخن خدا به موسی است، نه سخن مردم با ایمان به قارون. وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ و همان سان که
خدا در مورد تو نیکی و احسان کرده است، تو نیز در مورد دیگران نیکی کن! به باور پارهاي منظور این است که: همانگونه که
خدا در مورد تو نیکی کرده و به تو نعمت ارزانی داشته است، توهم به وسیله فرمانبرداري از خدا و انجام وظیفه و یاري رسانی به
محرومان نیکی کن! و از دیدگاه پارهاي دیگر منظور این است که: و سپاس پروردگارت را به شایستگی بگذار و با بندگان خدا
مواسات نما. وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ و هرگز در روي زمین در اندیشه تباهی و تبهکاري و پایمال ساختن حقوق و آزادي و امنیت
( مردم مباش! إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ. چرا که خدا تبهکاران را دوست نمیدارد. (صفحه 303
اساس هماهنگی و همدلی خانوادگی است) « توحید ») 287 . آیه
اشاره
صفحه 191 از 369
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ما به
انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند واگر آنها تلاش کنند که براي من شریکی قائل شوي که به آن علم نداري، از
آنها اطاعت مکن، بازگشت همه شما به سوي من است و شما را از آن چه انجام میدادید، باخبر خواهم ساخت. ( 8 / عنکبوت)
شرح آیه از تفسیر نمونه
خط ایمان و تقوا با پیوندهاي عاطفی و خویشاوندي است، قرآن در این زمینه « تضاد » یکی از مهمترین آزمایشهاي الهی، مسأله
تکلیف مسلمانان را به روشنی بیان کرده است. نخست به عنوان یک قانون کلی که از ریشههاي عواطف و حقشناسی سرچشمه
گرچه این یک حکم تشریعی است، ولی این مسأله پیش از آن که یک لازم .« وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً » : میگیرد، میفرماید
در اینجا جلب توجه « اِنْسان » تشریعی باشد، به صورت یک قانون تکوینی در نهاد همه انسانها وجود دارد و مخصوصا تعبیر به
میکند، چرا که این قانون مخصوص مؤمنان نیست، بلکه هر کس شایسته نام انسان است، باید در برابر پدر و مادر، حقشناس باشد
و احترام و تکریم و نیکی به آنها را در تمام عمر فراموش نکند، هر چند با این اعمال هرگز نمیتواند دَیْن خود را به آنها اداء کند.
سپس براي این که کسی تصور نکند که پیوند عاطفی با پدر و مادر، میتواند بر پیوند انسان با خدا و مسأله ایمان، حاکم گردد، با
و اگر آن دو (پدر و مادر) تلاش و کوشش کنند و به تو اصرار » : یک استثناء صریح، مطلب را در این زمینه روشن کرده، میفرماید
وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ) « ورزند که براي من شریکی قائل شوي که به آن علم نداري، از آنها اطاعت مکن
مفهومش به کار گرفتن نهایت تلاش و کوشش و اصرار آنها است. در حدیثی از پیامبر صلی « جاهَداكَ » فَلا تُطِعْهُما). … تعبیر به
،« به مادرت » : فرمود ؟« من به چه کسی نیکی کنم » : الله علیه و آله میخوانیم: (صفحه 304 ) شخصی خدمتش آمد و عرض کرد
« به مادرت » : باز فرمود ؟« بعد از او به چه کسی » : بار سوم سؤال کرد ،« به مادرت » : فرمود ؟« بعد از او به چه کسی » : دوباره سؤال کرد
« ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ » و در چهارمین بار توصیه پدر و سپس سایر بستگان را به ترتیب نزدیکی آنها با انسان فرمود.( 1) و تعبیر به
(چیزي که به آن علم نداري) اشاره به منطقی نبودن شرك است، چون اگر واقعا شرك، صحیح بود، دلیلی بر آن وجود داشت و به
تعبیر دیگر جایی که انسان به چیزي علم نداشته باشد، نباید از آن پیروي کند تا چه رسد به جایی که علم به بطلان آن داشته باشد.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
داستان ایمان سَعْد و مخالفت مادرش
در این مورد آوردهاند که میگفت: من پس از اسلام و شنیدن آیات قرآن از پیامبر گرامی در مورد نیکی به « سَعْد بن ابیوَقّاص » از
پدر و مادر، راه و روشی خدا پسندانه در خانه پیشی گرفتم و با مادرم رفتاري پسندیده و بسیار پر مهر برگزیدم. مادرم پس از دیدن
تغییر اخلاق خانوادگیام، به من گفت: هان اي سعد! این چه راه و رسم پسندیده و سبک و شایستهاي است که در پیش گرفتهاي؟
گفتم: مادر! من به قرآن و پیامبر ایمان آوردهام و این شیوه اسلام و ایمان آورندگان به قرآن در برابر پدر و مادر است. مادرم از
شدّت تعصّب به بت و بتپرستی فریاد بر آورد که باید از عقیدهات بازگردي و گرنه من اعتصاب غذا نموده و آنقدر گرسنگی
میکشم تا خود را به هلاکت افکنم و مردم تو را قاتل مادر خواهند شناخت و باران نکوهش بر تو خواهند باراند! و آن گاه از پی
تهدیدش دست به اعتصاب غذا پرداخت و از خوردن و آشامیدن خودداري کرد؛ من به او گفتم: هان اي مادر! از این کار نادرست
- خویش دست بردار که من هرگز دست از دین و ایمان خویش بر نخواهم داشت، امّا او روز نخستِ اعتصاب ***** 1
ذیل آیات مورد بحث. (صفحه 305 ) غذاي خود تا غروب آفتاب چیزي نخورد؛ روز دوم آغاز شد و بازهم او ،« مجمعالبیان »
صفحه 192 از 369
خویشتنداري کرد و به کار خود ادامه داد و من ناگزیر شدم که به او سخت هشدار دهم، از این رو گفتم: هان اي مادر! به خداي
یکتا سوگند که اگر صد جان داشته باشی و با این روش ناپسند یک یک آنها از گلوگاهت بیرون بیاید، مطمئن باش که من از دین
و آیین خویش باز نخواهم گشت، چرا که احترام و نیکی من بر تو به خاطر فرمان خداست و همو فرمان داده است که در شرك و
کفر و ظلم و گمراهی اطاعت پدر و مادر نارواست، اینک این تو و این هم آزادي انتخاب راه، میخواهی غذا بخور و میخواهی
آنقدر به گرسنگی ادامه بده تا بمیري. مادرم با دیدن قاطعیت عجیب من در راه دین و ایمان سخت بهت زده شده و به ناگزیر
اعتصاب غذاي خود را شکست و آن گاه بود که این آیه بر قلب مصفّاي پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمد که: وَ اِنْ جاهَداكَ…
و دختر ابوسفیان بود. « حَمَنه » نامش « سَعْد » گفتنی است که مادر
نیکی به مادر در روایات
از نیاي خود آورده است که به حضور پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله شرفیاب شدم و گفتم: یا رَسُولَ اللّهِ! « بُهَر بن ابیحکیم » 1
مَنْ اَبَرُّ؟ اي پیامبر خدا، به چه کسی در زندگی نیکی کنم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به مادرت، قالَ: اُمُّکَ! آن مرد
میگوید: گفتم دیگر چه کسی؟ قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ بار دیگر فرمود به مادرت! قالَ: ثُمَّ اُمُّکَ! بار سوم گفتم: در مرحله سوّم به چه کسی
نیکی کنم؟ قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ یا رَسُولَ اللّهِ؟ باز هم فرمود: به مادرت نیکی کن! قالَ: ثُمَّ اُمُّکَ! مرتبه چهارم پرسیدم: دیگر به چه کسی اي
پیامبر خدا؟ قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ آنگاه فرمود: به پدرت نیکی کن! و از پی آن به نزدیکان و خویشاوندانت به ترتیبی که به تو نزدیکترند.
آورده است که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله « اَنَس بن مالک » 2 و نیز ( قالَ صلی الله علیه و آله: ثُمَّ اَبُوكَ ثُمَّ الاْقْرَبُ فَالاْقْرَبُ.( 1
؛1897 ، فرمود: اَلْجَنَّۀُ تَحْتَ أَقْدامِ الاُْمَّهاتِ.( 2) بهشت زیر پاي مادران شایسته کردار است. ***** 1. سُنَن تِرْمِذي، ج 4، ص 309
( 119 . (صفحه 306 ،102 ، 2. مُسْنَد الشهاب، قُضاعی، ج 1 .19524 ، مُسْنَد احمد، ج 5، ص 623
288 . آیه (نماز بازدارنده اعضاي خانواده از زشتیها و بديها)
اشاره
اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْ نَعُونَ آنچه را
که از کتاب آسمانی قرآن بر تو وحی شد بر خلق تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خدا است) بجاي آر که همانا نماز است
که اهل نماز را از هر کار زشت و منکر باز میدارد همانا ذکر خدا بزرگتر و برتر از اندیشه خلق است و خدا به هر چه کنید
آگاهست. ( 45 / عنکبوت)
شرح آیه از تفسیر نمونه
« فَحْشاء » گناهان بزرگ آشکار است و یا « مُنْکَر » گناهان بزرگ پنهانی و « فَحْشاء » آن است که « مُنْکَر » و « فَحْشاء » تفاوت میان
وَ أَقِمِ » : گناهانی است که بر اثر غلبه قوه غضبیه صورت میگیرد. سپس میگوید « مُنْکَر » گناهانی است که بر اثر غلبه قواي شهویه و
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به .« الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ
مبدأ و معاد میاندازد، داراي اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است. این عمل چند بار در شبانه روز تکرار میگردد؛ هنگامی که
صبح از خواب برمیخیزد، در یاد او غرق میشود، در وسط روز هنگامی که غرق زندگی مادي شده، ناگهان صداي تکبیر مؤذن را
میشنود، برنامه خود را قطع کرده، به درگاه او میشتابد و حتی در پایان روز و آغاز شب پیش از آن که به بستر استراحت رود، با
صفحه 193 از 369
او راز و نیاز میکند و دل را مرکز انوار او میسازد. از این گذشته هنگامی که آماده مقدمات نماز میشود، خود را شستشو میدهد،
پاك میکند، حرام و غصب را از خود دور میسازد و به بارگاه دوست میرود، همه این امور تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و
منکرات دارد. منتها هر نمازي به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهی از فحشاء و منکر میکند، گاه
نهی کلی و جامع و گاه نهی جزئی و محدود. ممکن نیست کسی نماز (صفحه 307 ) بخواند و هیچ گونه اثري در او نبخشد، هر چند
نمازش صوري باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز تأثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمیخواندند،
از این هم آلودهتر بودند. روشنتر بگوییم: نهی از فحشاء و منکر، سلسله مراتب و درجات زیادي دارد و هر نمازي به نسبت رعایت
ظاهر جمله فوق این است که بیان فلسفه .« وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ » : شرایط، داراي بعضی از این درجات است. در دنباله آیه میافزاید
مهمتري براي نماز میباشد یعنی یکی دیگر از آثار و برکات مهم نماز که حتی از نهی از فحشاء و منکر نیز مهمتر است، آن است
ذکر » که انسان را به یاد خدا میاندازد که ریشه اصلی هر خیر و سعادت است و حتی عامل اصلی نهی از فحشاء و منکر نیز همین
میباشد، در واقع برتري آن به خاطر آن است که علت و ریشه محسوب میشود. اصولاً یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش « اللّه
28 / رعد). ) « أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آگاه باشید یاد خدا، مایه اطمینان دلها است » ؛ دلها است و هیچ چیز به پایه آن نمیرسد
اصولًا روح همه عبادات، چه نماز و چه غیر آن، ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه در
واقع یاد خدا را در دل انسان زنده میکند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
در آیه مورد بحث روي سخن را به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نموده و میفرماید: اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ هان اي
پیامبر! آنچه از این قرآن پرشکوه به تو وحی شده است بر مردمی که موظّف به عمل به آن شدهاند، تلاوت کن! و خودت نیز بر
اساس مقررات آن رفتار نما! وَ أَقِمِ الصَّلاةَ و نماز و فرهنگ انسانساز نماز را به پا دار! إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ (صفحه
308 ) چرا که نماز راستین انسان را از کارهاي زشت و ناپسند در آشکار و نهان بازمیدارد.
سازندگی معنوي نماز
آیه شریفه نشانگر این نکته ظریف و انسانساز است که فرمان نماز و انجام شایسته و بایسته آن لطف و مهر خدا به انسان است، چرا
که نماز به انسان نیرو و توانی میبخشد که به گناه و زشتی که نه خرد سالم آن را میپسندد و نه دین و آیین آسمانی و درست
نزدیک نشود و در زندگی به آنها دست نیازد. افزون بر این، انسانی که نماز را با خشوع و خضوع قلبی بخواند، اثر سازنده و برازنده
آن به گونهاي کارا و پرتوان است که بخودي خود انسان را از آلودگیها و فرومایگیها باز میدارد و روشن است که وقتی انسان
از گناه دوري جوید گام بلند و سرنوشتسازي به سوي نیکبختی و رستگاري برداشته است. به بیان برخی از بزرگان و فرزانگان
نماز به سان نگهبانی خردمند و مراقب دلسوزي است که با گفتار شایسته و پندآموز خود از انحراف نمازگزار به سوي ظلم و گناه
جلوگیري میکند و او را از زشتی و گناه باز میدارد، چرا که این برنامه آسمانی و این نیایش سازنده از بزرگداشت خدا، ستایش
ذات پاك او، نیایش با وي، قرائتِ جملاتی درسآموز و ایستادن بنده در برابر سرچشمه قدرتها تشکیل شده است و هر کدام از
اینها کافی است که انسان را به کارهاي شایسته دعوت نموده و از انجام کارهایی که او را از خدا دور میسازد باز دارد. آري، نماز
از آغاز آن تا پایانش که نیّت و سلام باشد با زبان پند و اندرز و مژده و هشدار و امر و نهی انسان را به سوي حق و عدالت فرا
صفحه 194 از 369
میخواند، و روشن است که هر چیزي انسان را به سوي خدا رهبري کند او را از شرك و بیداد و گناه و زشتی دور میسازد. به باور
پارهاي از مفسّران تفسیر آیه شریفه این است که: نمازِ زیبنده و سزاوار آن (صفحه 309 ) است که انسان را از زشتی و گناه باز دارد؛
میفرماید: و کسی که به مکّه در آید در امان خواهد بود و یا سزاوار « مکّه » و آیه مورد بحث به سان این آیه است که در مورد
در مورد سازندگی نماز میگوید: در نماز هشدار و انذاري است که « ابن عبّاس » ( است که در امان باشد. وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً.( 1
انسان خداشناس و نمازگزار واقعی را از نافرمانی خدا دور ساخته و او را به تدریج به سوي پروردگار و خشنودي او نزدیک
میسازد؛ بر این اساس اگر کسی نماز خواند، امّا نمازش او را از نافرمانی خدا دور نساخت، روشن است که او نمازش را با کسالت
و بدون توجّه قلبی و با عدم رعایت شرایط لازم خوانده، و براي سازندگی فکري و اخلاقی و انسانی و معنوي خویش از آن بهره
بر آنند که: هر نمازگزاري که « قَتادَه » و « حَسَن » . نگرفته است، و روشن است که با چنین نمازي انسان بیشتر از خدا دور میگردد
نمازش او را از زشتکاري و گناه دور نساخته و او را از نافرمانی خدا باز ندارد، باید بداند که نمازش در حقیقت نماز نیست، بلکه
باعث نگونساري و بدبختی است.
نماز در روایات
( 1 از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله آوردهاند که فرمود: مَنْ لَمْ تَنْهَهُ صَ لوتُهُ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ لَمْ یَزْدَدْ مِنَ اللّهِ اِلاّ بُعْداً.( 2
کسی که نمازش او را از زشتی و گناه باز ندارد، جز دوري از خدا هیچ بهرهاي از آن نبرده است. 2 و نیز از آن حضرت آوردهاند
که فرمود: لا صَ لوةَ لِمَنْ لَمْ یُطِعِ الصَّلوةَ، وَ طاعَۀُ الصَّلوةِ اَنْ یَنْتَهِیَ عَنِ الفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.( 3) کسی که فرمانبرداري از نماز نکند، نماز
؛ 3. تفسیر طَبَري، ج 20 ، ص 99 . 2. تفسیر طَبَري، ج 20 ، ص 99 . او در حقیقت نماز درست و ***** 1. سوره آل عِمْران، آیه 90
فردوس دِیْلَمی، ج 5، ص 192 . (صفحه 310 ) خداپسندانهاي نیست؛ و فرمانبرداري از نماز نیز آن است که نمازگزار از زشتی و گناه
دوري جوید و هشدار نماز را بپذیرد. به بیان دیگر، پیام روایت این است که: نماز هنگامی که انسان را از گناه و زشتی دور میسازد
که به آن دل دهد و پیام انسانساز آن را بشنود و کارهایی انجام دهد که به خدا نزدیک گردد؛ امّا هنگامی که نمازگزار از گناه و
زشتی دوري نجوید، نماز او داراي وصف و شرایط و اثر مورد نظر قرآن نیست، و تنها زمانی نماز او اثربخش و مفید و انسانساز
میگردد که از نافرمانی خدا توبه کند و خویشتن را از اسارت هواها و هوسها و وسوسههاي شیطان نجات بخشد، و این کار ممکن
نمازهایش را با « انصار » آورده است که جوانی از « اَنَس بن مالک » است و گاه نماز سرانجام چنین اثري در نمازگزار میگذارد. 3
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله به جماعت میخواند، امّا در زندگی به گناه و زشتی نیز دست مییازید، برخی جریان او را به
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله گزارش کردند، و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: سرانجام نماز او، وي را به راه درست راه نموده
4 و نیز آوردهاند که: به آن حضرت گزارش گردید که یکی از ( و از گناه و نافرمانی خدا باز میدارد؛ فَقالَ: اِنَّ صَلوتَهُ تَنْهاهُ یَوْماً.( 1
تازه مسلمانان روزها نماز میگزارد و در همان حال شبانگاهان دست به سرقت میزند؛ پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز او سرانجام وي را از گناهش باز خواهد داشت. قیلَ لِرَسُولِ اللّهِ: اَنَّ فُلاناً یُ َ ص لّی بِالنَّهارِ وَ یَسْرِقُ بِاللَّیْلِ؛ فَقالَ: اِنَّ صَ لوتَهُ
5 از ششمین امام نور حضرت صادق علیهالسلام آوردهاند که فرمود: مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَعْلَمَ اَ قُبِلَتْ صَ لوتُهُ اَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ ( لَتَرْدَعُهُ.( 2
2. تفسیر کَشّاف، . 1. کَشّاف، زَمَخْشَري، ج 3، ص 207 ***** ( مَنْعَتَهُ صَ لوتُهُ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ؛ فَقَدْرُ ما مَنَعَتْهُ قَبِلَتْ مِنْهُ.( 3
3. بِحارالانوار، ج 16 ، ص 205 ؛ ج 82 ، ص 198 . (صفحه 311 ) کسی که دوست دارد بداند که آیا . زَمَخْشَري، ج 3، ص 207
نمازش پذیرفته است یا نه، باید بنگرد که آن نماز او را از زشتی و گناه باز داشته است یا نه؟ به همان اندازهاي که نمازش او را از
گناه و زشتی باز داشته و به خدا نزدیک کرده است، همان اندازه پذیرفته بارگاه خداست. در ادامه آیه شریفه میفرماید: وَ لَذِکْرُ اللَّهِ
أَکْبَرُ و به یقین یاد خدا از آن هم برتر و پرشکوهتر است. در تفسیر این جمله دیدگاهها یکسان نیست: 1 به باور پارهاي منظور این
صفحه 195 از 369
است که: و خدا با ارزانی داشتن رحمت خویش بر شما بیش از فرمانبرداري شما از او یادتان میکند. 2 به باور گروهی از جمله
منظور این است که: از پرشکوهترین و بزرگترین کارهاي بندگان، یاد خدا و توجه واقعی قلبی به ذات پاك اوست. با این « سَلْمان »
بیان پیام آیه شریفه گویی این است که: مهمترین و مؤثرترین چیزي که انسان را از زشتی و گناه باز میدارد، یاد پروردگار و به یاد
داشتن فرمانها و هشدارهاي او و پاداش و کیفرش میباشد و این بهترین و پرشکوهترین رحمت و لطف است که انسان هماره بیاد
منظور این است که: در حال نماز قلب و دل را آکنده « ابو مالک » خدا و مقررات و بهشت و دوزخ او باشد. 3 به باور پارهاي چون
از یاد و عظمت خدا ساختن و متوجّه او بودن، از سیما و ظاهر نماز بزرگتر و پرشکوهتر و مهمتر است؛ و باید چنین نماز خواند. 4
بر این باور است که: ستایش و بزرگداشت پروردگار و سپاس به بارگاه او و هماره بیاد او بودن، از هر کار و هر چیزي « فَرّاء » و
بزرگتر و سازندهتر است، و بهتر از هر عاملی انسان را از گناه و نافرمانی خدا باز میدارد؛ به بیان دیگر اگر انسان به راستی بیاد خدا
آورده است که: مردي چهار بنده در راه خدا آزاد کرد و مرد « ثابت بَنانی » . باشد، تنها چنین کسی از گناه و زشتی دوري میجوید
دیگري (صفحه 312 ) چون داستان او را شنید و قدرت و امکانات مالی براي انجام چنین کار شایستهاي نداشت، با همه وجود به
منظور تقرب به خدا گفت: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ. و آن گاه به سوي مسجد رفت و از گروهی پرسید:
شما در این مورد چه داوري میکنید که فردي چهار بنده در راه خدا آزاد میکند و دیگري با قلبی آکنده از یاد خدا زمزمه میکند
که: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ. به باور شما کار کدامین این دو بنده خدا برتر است؟ آنان پس از اندیشه و
در این مورد آورده « مُعاذ بن جَبَل » . تدبّر گفتند: ما چیزي برتر و بهتر از یاد خدا نمیشناسیم؛ فَقالُوا: ما نَعْلَمُ شَیْئاً اَفْضَلَ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ
است که: برترین و بهترین کاري که انسان را از گناه و زشتی و عذاب خدا دور میسازد، هماره به یاد خدا بودن است. مردي از او
پرسید: یاد خدا بودن از جهاد در راه او نیز بهتر است؟ او پاسخ داد: آري، یاد خدا از جهاد نیز برتر است چرا که قرآن میفرماید: وَ
لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ. و میافزاید: از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله پرسیدم که اي پیامبر! خدا کدامین کارها در پیشگاه خدا محبوبتر
است؟ سَأَلْتُ رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله: أَيُّ الاْءَعْمالِ أَحَبُّ اِلَی اللّهِ؟ آن حضرت فرمود: محبوبترین کارها این است که تا
هنگامه مرگ دل و زبانت به یاد خدا باشد. أَنْ تَمُوتَ وَ لِسانُکَ رَطْبٌ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ عَزَّ وَ جَ لَّ. آنگاه افزود: یا مُعاذُ: اِنَّ السّابِقینَ
. 1. تفسیر کبیر، طَبَرانی، ج 20 ، ص 157 ***** ( الَّذینَ یَسْهَرُونَ بِذِکْرِ اللّهِ، وَ مَنْ اَحَبَّ أَنْ یَرْتَعَ فی رِیاضِ الْجَنَّۀِ فَلْیُکْثِرْ ذِکْرَ اللّهِ.( 1
(صفحه 313 ) هان اي مُعاذ! پیشی گیرندگان به سوي بهشت پرطراوت و زیبا آنانی هستند که شبها را با یاد خدا به بامداد
میرسانند، و هر کس دوست دارد که در بوستانهاي بهشت بهرهور گردد، باید هماره دل در گرو عشق خدا داشته و بیاد او باشد.
آیا آیه مبارکه را دیدهاي که میفرماید: وَ «! رَبیعَه » از او پرسید: هان اي « ابن عبّاس » آورده است که « عبد اللّه بن رَبیعَه » از ،« عَطاء »
لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ … و بیگمان یاد خدا بزرگتر و پر شکوهتر است. او، پاسخ داد: آري دیدهام! آري، یاد خدا چه با تلاوت قرآن
باشد و یا به نماز و ستایش او یا به نیایش و راز و نیاز با پروردگار و یا سپاس به بارگاه او، همه و همه شایسته و نیکوست، امّا برترین
و پرشکوهترین آن زمانی است که انسان به هنگام میدان و امکان یافتن به نافرمانی خدا و بیداد، او را یاد کند و یاد پاداش و کیفر
گفت: راستی زیبا سخن گفتی، امّا منظور آیه شریفه این است که یاد « ابن عبّاس » . پرشکوه و سهمگین او، وي را از گناه بازدارد
پروردگار مهربان نسبت به شما بندگان از یاد شما نسبت به ذات پاك او بیشتر است. وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْ نَعُونَ. و خدا آنچه را انجام
میدهید میداند و به کارهاي شایسته و عادلانه و نیز به کارهاي ناروا و ظالمانه شما پاداش و کیفر درخور خواهد داد.
( نقش دگرگون ساز نماز در رشد معنوي و اخلاقی انسانها( 1
مقررات و برنامههاي گوناگونی که اسلام براي تربیت و سازندگی فرد و جامعه آورده است، هر کدام داراي حکمت و نقش
دگرگون ساز و ارزشمندي است که افزون بر دلالت آیات و روایات، هر روزي که میگذرد پیشرفت دانش بشري پرده از رموز و
صفحه 196 از 369
اسرار آنها بر میدارد و هر چه از عمر اسلام و برنامههاي آن میگذرد، بر عظمت و شکوه و معنویت آن افزون میگردد. *****
1. مترجم. (صفحه 314 ) گر چه در بحثهاي پیش در مورد نماز و فلسفه آن سخن رفت، امّا بجاست که در مورد این برنامه
انسانساز عبادي و معنوي با نگرش بیشتري به آیات و روایات و تعمّق در تعابیري که در فرهنگ انسانساز اهل بیت در این مورد
آمده است نکات دیگري ترسیم گردد: 1 قرآن نماز را مایه یاد خدا و توجّه قلبی به بارگاه او که سرمایه نیکبختی و رستگاري است
اعلام میدارد و میفرماید: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْري.( 1) و به یاد من نماز را بر پا دار! 2 و آن را عامل نیرومندي براي بازداشتن فرد و
جامعه از زشتی و گناه و فریب و بیداد میشمارد و میفرماید: به راستی که نماز انسان را از زشتی و گناه هشدار میدهد: إِنَّ الصَّلاةَ
3 و آن را مهمترین سفارش پیامبران و شایستگان به انسانها عنوان میدارد و میفرماید: لقمان در ( تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.( 2
4 و به همه ایمان آوردگان سفارش ( سفارشهاي ارزندهاش به فرزند خود گفت: پسرکم نماز را به پا دار! یا بُنَیَّ اَقِمِ الصَّلوةَ.( 3
میکند که از شکیبایی و نماز یاري گیرند. وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ (… 4) و از شکیبایی و نماز یاري جویید و راستی که این کار
6 و پیامبر ( جز بر فروتنان گران است. 5 و امیرمؤمنان آن را پاك سازنده از کبر و خودکامگی مینگرد. وَ الصّلوةَ تَنْزیهاً عَنِ الْکِبْرِ.( 5
. 7 و پیمان خداوند اعلان میکند: ***** 1 ( صلی الله علیه و آله، آن را مایه روشنی چشم خویش میداند. قُرَّةُ عَیْنی فِی الصَّلوةِ.( 6
6. بِحار، . 5. نَهْجُ الْبَلاغَه، حکمت 252 . 4. سوره بَقَرَه، آیه 45 . 3. سوره لقمان، آیه 17 . 2. سوره عنکبوت، آیه 45 . سوره طه، آیه 14
9 و ستون ( 8 و آن را سیما و چهره دین و آیین میشمارد: اَلصَّلوةُ وَجْهُ دینِکُمْ.( 2 ( ج 77 ، ص 77 . (صفحه 315 ) اَلصَّلوةُ عَهْدُ اللّهِ.( 1
11 و کلید بهشت ( 10 و پرچم برافراشته اسلام عنوان میسازد: عَلَمُ الاِْسْلامِ الصَّلوةُ.( 4 ( دین و ایمان مینگرد: وَ هِیَ عَمُودُ دینِکُمْ.( 3
13 نماز واقعی داروي شفابخش ( 12 و وسیله تقرب به بارگاه خداست: اَلصَّلوةُ قُرْبانُ کُلِّ تَقِیٍّ.( 6 ( میشمارد: اَلصَّلوةُ مِفْتاحُ الْجَنَّۀِ.( 5
دل و جانِ زخم خورده از لغزش و وسیله شستشوي معنوي انسان از گناهان و زشتی هاست، چرا که پیامبر گرامی صلی الله علیه و
آله از یکی از یاران پرسید: لَوْ کانَ عَلی بابِ دارِ اَحَ دِکُمْ نَهْرٌ وَ اغْتَسَلَ فی کُلِّ یَوْمٍ مِنْهُ خَمْسَ مَرّاتٍ أَکانَ یَبْقی فی جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ
شَیْءٌ؟ هان اي بنده خدا! اگر بر در سراي یکی از شما مردم، جویباري لبریز از آب زلال و پاکیزه روان باشد و شما در هر شبانه روز
پنج مرتبه خویشتن را در آن بیفکنی و شستشو دهی، آیا چیزي از آلودگی در بدن او میماند؟ شنونده و روایتگر سخن میگوید: به
2. فروع کافی، ج 1، ص . آن بزرگوار گفتم: نه اي پیامبر خدا: قُلْتُ: لا! آن حضرت فرمود: ***** 1. کَنْزُ الْعُمّال، ج 7، ص 279
. 6. فروع کافی، ج 1، ص 265 . 5. نَهج الفَصاحۀ، فراز 1588 . 4. کَنْزُ الْعُمّال، ج 7، ص 279 . 3. مُسْتَدْرَك، ج 1، ص 172 .270
(صفحه 316 ) فَاِنَّ مَثَلَ الصَّلوةِ کَمَثَلِ النَّهْرِ الْجاري، کُلَّما صَ لّی کَفَّرَتْ ما بَیْنَهُما مِنَ الذُّنُوبِ.( 1) نماز، این برنامه انسانساز و نقش
سازنده و انسان پردازش درست همانند این نهر آکنده از آب روان است، و هرگاه انسان نمازي خالصانه و با شرایط گزارد گناهان
و لغزشهایی که میان دو نماز انجام شده، اثر ویرانگرش از روح زدوده شده و زنگارهایی که بر دل نشسته و زخمی که بر قلب وارد
آمده است، با این داروي شفابخش و معجزهآسا بهبود میپذیرد. 14 نماز راستین و با شرایط اثر بیدارگر و هشدار دهنده دارد، و
انسان را از غفلت و غرور به خود آورده و هدف آفرینش جهان و انسان را به او خاطر نشان میسازد. موقعیت و جایگاه او را برایش
باز میگوید، و به او هشدار میدهد که غرق در هواها و هوسها و لذتهاي زودگذر نگردد، بلکه بندگی خدا و پرستش و
15 در روایات ( فرمانبرداري او را پیشه سازد که هدف از آفرینش او این بوده است: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ.( 2
اسلامی از نماز به روح و جان و ارزش دهنده به دیگر کارهاي شایسته انسان تعبیر شده است و این بدان دلیل است که نماز روح را
خالص و شفاف میکند. ارزش اخلاص به بارگاه خدا را در انسان زنده میسازد و به کارهاي انسان و زندگیاش رنگ و بوي
خدایی و خداپسندانه میدهد، چرا که انسان به وسیله آن چندین بار در شبانه روز به بارگاه خدا اظهار اخلاص میکند. امیرمؤمنان
علیهالسلام شاید در همین روند باشد که فرمود: اَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلوةُ، فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ اِنْ رُدَّتْ رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ
عَمَلِهِ.( 3) نخستین چیزي که در روز رستاخیز مورد محاسبه قرار میگیرد، نماز است اگر نماز پذیرفته شد، دیگر کارهاي انسان
صفحه 197 از 369
3. فروع کافی، ج . 2. سوره ذاریات، آیه 56 . پذیرفته میشود و اگر نمازش مردود شناخته شد ***** 1. کَنْزُ الْعُمّال، ج 7، ص 280
1، ص 266 . (صفحه 317 ) دیگر عملکردش ارزشی نخواهد داشت و مردود اعلان میگردد. 16 نماز انسان را به رعایت حرمت و
احترام به حقوق دیگران فرامیخواند، چرا که براي انجام یک نماز صحیح و خداپسندانه، نمازگزار باید شرایطی را در مورد لباس
خویش، مکان و مسکن خویش، فرش و زیراندازش، آب وضو و حتی جایی که در آنجا وضو یا غسل انجام میگردد، و نیز کسب
و کار و درآمدش در نظر بگیرد؛ و مجموعه این شرایط او را ناگزیر میسازد که از دزديهاي آشکار و نهان و بهرهکشیهاي ناروا
و درآمدهاي حرام و حقکشی و تجاوز به حقوق دیگران چشم بپوشد و در امور اقتصادي و مادّي راه عادلانه و شرافتمندانهاي را
برگزیند. بدین گونه است که نماز انسان را به رعایت حقوق دیگران دعوت میکند و از حرام خوارگی و تجاوز باز میدارد، چرا
17 از رموز سازنده و اسرار انسانپرداز نماز پدید آوردن نظم و پرورش روح ( که: اِنَّ الصَّلوة تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ (… 1
انضباط در زندگی انسان است، چرا که وقتی انسان موظّف باشد که در شبانه روز چندین مرتبه در ساعتهاي مقرر آماده وضو و
اذان و نماز گردد و بارها مقرراتی را رعایت کند و با شرایط خاصّ ی برنامهاي را آغاز و با دقّت و توجّه به پایان برد، چنین فرد و
جامعه و خانوادهاي با نظم و انضباط رشد میکند. 18 نماز، افزون بر شرایطی که براي پذیرفته شدن دارد، شرایطی نیز براي کمالش
آمده است، که رعایت این شرایط، گام بلندي دیگري است در خودسازي و پرورش اخلاق انسانی در فرد و خانواده و جامعه؛ چرا
که نمازگزار واقعی در مییابد که با زبان نیایشگر خویش زیبنده نیست غیبت دیگران نماید و به آنان تهمت بزند، و یا حقوق
انسانیشان را پایمال سازد. با جان و روان و دست و پا و سیما و سیرتی که به بارگاه خدا میرود و زمزمه ***** 1. سوره
عنکبوت، آیه 45 . (صفحه 318 ) میکند که: اِیّاكَ نَعْبُدُ، … نباید ستم کند و یا به ستمکار تکیه نماید؛ نباید به این اعضاء و اندامها
غذاي حرام سرازیر کند و یا آنها را با نوشابههاي مست کننده مسموم سازد. انبوه روایات، بیانگر این نکته است که نمازِ پیشواي
استبدادگر پذیرفته نمیشود، نماز حرامخوار مورد قبول نمیافتد، نمازي که با روح خودکامگی و خودپرستی و خودپسندي خوانده
شود بالا نمیرود، نمازي که همراه با قطع پیوندها باشد روح و جان ندارد، و این نیز گام دیگري در سازندگی نماز است. بار
خدایا، به آیات انسانساز و معنویت آفرینات سوگند که ما را از نمازگزاران راستین و از تدبّر کنندگان به شرایط و بایستهها و
نبایستههاي نماز واقعی، و از بر پا دارندگان فرهنگ نماز و فرهنگبانان آگاهیبخش و راه و رسم آزادمنشانه و بشردوستانه و عادلانه
( آن قرار ده! (صفحه 319
است) « ازدواج سنجیده » 289 . آیه (آرامش، عشق و محبت دستاورد
اشاره
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَ ۀً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ و از
نشانههاي او این که همسرانی از جنس خود شما براي شما آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار
داد، در این نشانههایی است براي گروهی که تفکر میکنند.( 21 / روم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
مسائل بسیاري را بیان کرده و « لِتَسْکُنُوا » قرآن در این آیه هدف از ازدواج را سکونت و آرامش قرار داده است و با تعبیر پرمعنی
نظیر این معنی در آیه 189 سوره اعراف نیز آمده است. به راستی وجود همسران با این ویژگیها براي انسانها که مایه آرامش
زندگی آنها است، یکی از مواهب بزرگ الهی محسوب میشود. این آرامش از اینجا ناشی میشود که این دو جنس مکمل
صفحه 198 از 369
یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر میباشند، به طوري که هریک بدون دیگري ناقص است و طبیعی است که
میان یک موجود و مکمل وجود او، چنین جاذبه نیرومندي وجود داشته باشد. و از اینجا میتوان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این
سنت الهی میزنند، وجود ناقصی دارند، چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده (مگر آن که به راستی شرایط خاص و
ضرورتی ایجاب تجرّد نماید). به هرحال این آرامش و سکونت هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی، هم از جنبه فردي و هم
اجتماعی. بیماريهایی که به خاطر ترك ازدواج براي جسم انسان پیش میآید، قابل انکار نیست. همچنین عدم تعادل روحی و
ناآرامیهاي روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبان هستند، کم و بیش بر همه روشن است. از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر
احساس مسؤولیت میکنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردان بیشتر دیده میشود و جنایات هولناك نیز از آنها
بیشتر سر میزند. هنگامی که انسان (صفحه 320 ) از مرحله تجرّد به مرحله زندگی خانوادگی گام میگذارد، شخصیت تازهاي در
« رَحْمَت » و « مَوَدَّت » خود مییابد و احساس مسؤولیت بیشتري میکند و این است معنی احساس آرامش در سایه ازدواج. و اما مسأله
در حقیقت ملاط و چسب مصالح ساختمانی جامعه انسانی است، چرا که جامعه از فرد فرد انسانها تشکیل شده، همچون ساختمان
عظیم و پر شکوهی که از آجرها و قطعات سنگها تشکیل میگردد. اگر این افراد پراکنده و آن اجزاء مختلف باهم ارتباط و پیوند
به وجود نخواهد آمد. آن کس که انسان را براي زندگی اجتماعی آفریده، این پیوند و ربط « ساختمانی » یا « جامعه » ، پیدا نکنند
انگیزه « مودت » ممکن است از جهات مختلفی باشد؛ 1 « رحمت » و « مودت » ضروري را نیز در جان او ایجاد کرده است. فرق میان
« رحمت » ، ارتباط در آغاز کار است، اما در پایان که یکی از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان گردد و قادر بر خدمتی نباشد
در مورد بزرگترها است که میتوانند نسبت به هم خدمت کنند، اما کودکان و فرزندان کوچک « مودت » جاي آن را میگیرد. 2
غالبا یک جانبه و ایثارگرانه است، زیرا براي بقاء « رحمت » غالبا جنبه متقابل دارد، اما « مودت » پرورش مییابند. 3 « رحمت » در سایه
دارد. « رحمت » است و گاه خدمات بلا عوض که نیاز به ایثار و « مودت » یک جامعه گاه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه آن
اشاره به همه انسانها « بَیْنَکُمْ » را میان دو همسر بیان میکند ولی این احتمال نیز وجود دارد که تعبیر « رحمت » و « مودت » البته آیه
باشد که دو همسر یکی از مصادیق بارز آن محسوب میشوند، زیرا نه تنها زندگی خانوادگی که زندگی در کل جامعه انسانی
امکانپذیر نیست و از میان رفتن این دو پیوند و حتی ضعف و کمبود آن، مایه هزاران « رحمت » و « مودت » بدون این دو اصل یعنی
( بدبختی و ناراحتی و اضطراب اجتماعی است. (صفحه 321
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
این یکی از نعمتهاي گران خداست که از نوع انسان براي او همسر آفرید، چرا که انسان به همنوع و هم شکل ،« ابو مُسلِم » به باور
خود گرایش و دلبستگی بیشتري دارد. منظور از مهر و دوستی، مهر و محبت میان دو همسر است که به گونهاي دل در گرو عشق و
مهر یکدیگر میگذارند که هر کدام دیگري را از هرچیز دیگر بیشتر دوست میدارد. إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ بیگمان
در این آفرینش همسر براي انسان از نوع او و نیز افشاندن بذر مهر و عشق در میان آنان، براي مردمی که میاندیشند نشانههایی از
( قدرت وصفناپذیر و حکمت خداست. (صفحه 322
290 . آیه (گردشگري با هدف بررسی راز سقوط خانوادههاي پرقدرت)
اشاره
قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَۀُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ بگو در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که
صفحه 199 از 369
قبل از شما بودند، چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرك بودند. ( 42 / روم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
قصرها و کاخهاي ویران شده آنها را بنگرید، خزائن به تاراج رفته آنها را تماشا کنید، جمعیت نیرومند پراکنده آنها را مشاهده
نمایید و سرانجام قبرهاي درهم شکسته و استخوانهاي پوسیده آنها را بنگرید. ببینید سرانجام ظلم و ستم و گناه و شرك آنها چه
« اکثر آنها مشرك بودند » شد؟ ببینید اگر آنها آشیانه مرغان را سوزاندند، چگونه خانه این صیادان نیز به ویرانی کشیده شد؟ آري
و شرك، امّ الفساد و مایه تباهی آنها شد. مسأله گردش در زمین(سیر در ارض) شش بار در قرآن مجید در « کانَ اَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ »
سورههاي آلعمران، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و روم آمده که یک بار از آنها به منظور مطالعه اسرار آفرینش ( 20 / عنکبوت) و
پنج بار دیگر به منظور عبرت گرفتن از عواقب دردناك و شوم اقوام ظالم و جبار و ستمگر و آلوده است. قرآن براي مسائل عینی و
حسی که آثار آن کاملًا قابل لمس است، در امور تربیتی اهمیت خاصی قائل است، مخصوصا به مسلمانان دستور میدهد که از
محیط محدود زندگی خود درآیند و به سیر و سیاحت این جهان پهناور بپردازند، در اعمال و رفتار اقوام دیگر و پایان کار آنها
بیندیشند و از این رهگذر اندوخته پرارزشی از آگاهی و عبرت فراهم سازند. قدرتهاي شیطانی در دنیاي امروز براي گسترش
دامنه استثمار خود در سراسر جهان، تمام کشورها و سرزمینها و اقوام مختلف را بررسی کرده و طرز فرهنگ و نقاط قوت و ضعف
و صنایع مادي آنها را به خوبی برآورد کردهاند. قرآن میگوید: به جاي این (صفحه 323 ) جباران، شما سیر در ارض کنید و به
جاي تصمیمهاي شیطانی آن ها، درسهاي رحمانی بیاموزید. عبرت گرفتن از زندگی دیگران، از تجربههاي شخصی، پر ارزشتر و
مهمتر است، زیرا در این تجربهها باید انسان زیانهایی متحمل شود تا مسائلی بیاموزد ولی در عبرت گرفتن از زندگی و تجارب
منطبق بر « سیر در ارض » دیگران، انسان بی آن که متحمل سوخت و زیانی شود، توشه گرانبهایی میاندوزد. دستور قرآن در زمینه
کاملترین شیوههایی است که امروز بشر براي مطالعات خود به دست آورده و آن این که پس از فراگرفتن مسائل در کتابها،
دست شاگردان را میگیرند و به سیر در ارض و مطالعه شواهد عینی آن چه خواندهاند، میبرند. البته امروز نوع دیگري سیر در
از طرف تمدنهاي شیطانی براي جلب مال و ثروت حرام رایج شده که غالبا اهداف انحرافی دارد، مانند « جهانگردي » ارض به نام
انتقال فرهنگهاي ناسالم، عیاشی، هوسرانی، بیبند و باري و سرگرمیهاي ناسالم دیگر، این همان جهانگردي ویرانگر است.
اسلام طرفدار آن نوع جهانگردي است که وسیله انتقال فرهنگهاي سالم، تراکم تجربهها، آگاهی از اسرار آفرینش در جهان
انسانیت و جهان طبیعت و گرفتن درسهاي عبرت از سرنوشت دردناك اقوام فاسد و ستمگر است. ذکر این نکته نیز بیتناسب
مورد نهی واقع شده است، چنان که در حدیثی چنین آمده « سیاحت » نیست که در اسلام نوع دیگري از جهانگردي تحت عنوان
و منظور از آن، زندگی کسانی است که براي تمام عمر یا مدتی، از زندگی « لا سِیاحَۀَ فِی الاِْسْلامِ: سیاحت در اسلام نیست » : است
اجتماعی به کلی جدا میشوند و بیآن که فعالیتی داشته باشند، در روي زمین به حرکت میپرداختند و همچون رهبانها زندگی
بود، در مقابل رهبانهاي ثابتی که در دیرها منزوي بودند و « رهبانیت سیار » میکردند و سربار اجتماع بودند. به تعبیر دیگر کار آنها
را نیز محکوم میکند. (صفحه « سیاحت » از جامعه برکنار، و از آنجا که اسلام با رهبانیت و انزواي اجتماعی مخالف است، این نوع
(324
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در آیه مورد بحث روي سخن را به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نموده و به آن حضرت میفرماید: قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ هان اي
پیامبر! به آنان بگو: شما در روي زمین به سیر و گردش بپردازید و درباره سرنوشت پیشینیان به تحقیق و مطالعه دست زنید. واژه
صفحه 200 از 369
به خاطر بیان اهمّیت و عظمت کار است تا مردم در این مورد به گردش و مطالعه پردازند و نه اینکه به راستی در این مورد « سیرُوا »
آورده است که: اگر کسی قرآن را به شایستگی مطالعه « ابن عَبّاس » . فرمان رسیده و براي مردم لازم شده است که در زمین بگردند
کند و در آیات آن نیک بیندیشد و پیام آن را دریابد، چنان است که گویی کران تا کران کره زمین را در مورد آگاهی از
سرنوشت جامعههاي گذشته کاویده و به گردش پرداخته است، چرا که در قرآن گزارش زندگی آنان و عوامل ظهور و سقوط و
انحطاط و شکوفایی جامعهها و تمدنها آمده است. فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَۀُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ و بنگرید که فرجام کار کسانی که پیش
از شما بودند چگونه شد؟ آري، به آنان بگو در کران تا کران زمین بگردند و بنگرند که سروش فرمانروایان بیدادگر و خودکامه و
جامعههاي تبهکار و گمراه و مردم گناهکار و نافرمان به کجا انجامید و چگونه گرفتار عذاب خدا شدند؟! بنگرند که چگونه
کاخهاي بیدادشان بر سرشان فرو ریخت و به گور آنان تبدیل شد! در پایان آیه در اشاره به دلیل این نابودي و هلاکت میفرماید:
کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ دلیل این کیفر و راز این سقوط و انحطاط، شرك و ناسپاسی و بیدادگري آنان بود، چرا که بیشتر آنان
( شركگرا بودند و به جاي آفریدگار هستی هواهاي دل و لاف و گزافها و بتهاي رنگارنگ خود را میپرستیدند. (صفحه 325
291 . آیه (توصیه پدري حکیم به فرزندش)
اشاره
وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ به خاطر بیاور هنگامی را که لقمان به فرزندش گفت در
حالی که او را موعظه میکرد پسرم! چیزي را شریک خدا قرار مده که شرك ظلم عظیمی است. ( 13 / لقمان)
شرح آیه از تفسیر نمونه
است، توحید در تمام « توحید » حکمت لقمان ایجاب میکند که قبل از هرچیز به سراغ اساسیترین مسأله عقیدتی برود و آن مسأله
زمینهها و ابعاد، زیرا هر حرکت تخریبی و ضدّ الهی از شرك سرچشمه میگیرد، از دنیاپرستی، مقامپرستی هواپرستی و مانند آن که
هر کدام شاخهاي از شرك محسوب میشود. همانگونه که اساس تمام حرکتهاي صحیح و سازنده، توحید است، تنها دل به خدا
بستن و سر بر فرمان او نهادن و از غیر او بریدن و همه بتها رادر آستان کبریایی او هم درهم شکستن. قابل توجه این که لقمان
حکیم، دلیل بر نفی شرك را این ذکر میکند که شرك ظلم عظیم است، آن هم با تعبیري که از چند جهت، تأکید در بردارد.( 1) و
چه ظلمی از این بالاتر که هم در مورد خدا انجام گرفته که موجود بیارزشی را همتاي او قرار دهند و هم درباره خلق خدا که آنها
را به گمراهی بکشانند و با اعمال جنایتبار خود آنها را مورد ستم قرار دهند و هم درباره خویشتن که از اوج عزت عبودیت
پروردگار به قعر درّه ذلت پرستش غیر او ساقط کنند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
میدانیم که ستم و بیداد از نیاز و نقص بر میخیزد و ذات پاك و بینیاز خدا از این آفتها پاك و منزّه است، از این رو نباید براي
او همتا و شریک گرفت؛ کسی که براي خداي یگانه شریک و نظیر میتراشد، در حقیقت او را نشناخته و در شناخت ذات پاك او
هر « جمله اسمیه بودن » و « لام » و « انَّ » - به خود ستم روا داشته است و خود انسان مشرك است که بیدادگر و ناقص است. ***** 1
( کدام یکی از اسباب تأکید است (صفحه 326
292